در يكي دو قرن اخير، ماهيشناسان اروپايي متعددي به مطالعه ماهيهاي آبهاي داخلي ايران پرداختهاند كه در اين بين ميتوان به Bruun & Kaiser (1944)، Banarescu & Nalbant (1966) و Bianco & Banarescu (1982) اشاره نمود. اما، يكي از اولين مطالعات مدون در مورد ماهيهاي آب شيرين ايران و كشورهاي همسايه، مربوط به ماهيشناس روسي Berg (1948-49; 1949) است كه در نيمه اول قرن بيستم صورت گرفته است. وي تعداد زيادي ماهي نامبرده است كه بسياري از آنها، بعداً به عنوان زيرگونه يا اسامي مترادف شناخته شدهاند. با اين حال هنوز يكي از منابع مرجع براي شناسايي ماهيهاي منطقه است. دو تز نيز در دانشگاههاي آمريكا، در مورد ماهيهاي ايران (Saadati, 1970; Armantrout, 1980) صورت گرفته است. اما، شاهبيت مطالعات ماهيشناسي ايران، مربوط به ماهيشناس كانادايي، برايان دبليو كد Coad (1970-2013) است كه يكي از پركارترين ماهيشناسان در زمينه ماهيهاي ايران بوده و مرجعي بينالمللي در اين مورد محسوب ميشود. خوشبختانه، در سالهاي اخير، مطالعات بسياري توسط دانشپژوهان داخلي انجام شده است كه بخشي از آنها در فهرست منابع آمده است. از مهمترين كارهايي كه اخيراً در مورد آبهاي داخلي ايران منتشر شده، ميتوان به عبدلي (1378)، عباسي و همكاران (1378)، نادري جلودار و عبــدلي (1383)، عبدلي و نادري (1387) اشاره نمود. كتاب ماهيان آبهاي داخلي ايران (عبدلي، 1378)، اولين كتاب جامع و مصور به زبان فارسي است كه به معرفي 140 گونه از ماهيهاي آبهاي داخلي پرداخته و همچنان مرجع علاقمندان به اين زمينه است.
طراحي چشمنواز و شايد بينظير اين كتاب، حاصل مشورت و نظرخواهي از صاحب نظران و همكاران متعددي ميباشد. در اين كتاب سعي گرديده از اطاله كلام خودداري شده و بيشتر مطالب به صورت تصويري ارايه شوند. اين علايم در ابتداي كتاب بر روي تصاوير و يا به صورت مختصر و مفيد توضيح داده شدهاند. نام فارسي و در صورت وجود، نامهاي محلي با همين عناوين آورده شدهاند. اطلاعات ريختي و زيستي به طور مختصر و مفيد تحت عنوان زيستشناسي آورده شده است. در رابطه با رنگ ماهيها، لازم به ذكر است كه اين ويژگي به شدت تابع شرايط محيطي بوده و بسيار متغير است. گرچه پراكنش استاني گونهها بر روي نقشه نشان داده شده، پراكنش گونهها بر اساس حوضههاي آبريز با ذكر رودخانهها و نقاط عمده پراكنش آنها نيز، ارايه شده است. در فهرست منابع، عمدتاً منابع مربوط به سال 2000 ميلادي يا 1380 هجري شمسي به بعد آورده شده است تا از افزايش بيمورد صفحات كتاب خودداري شود.
ايران با وسعتي بيش از 1648000 كيلومتر مربع، يكي از پهناورترين كشورهاي منطقه است. از دید طبیعی ایران از شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از خاور به کوههای هندوکش و کوههای باختری دره سند، از باختر به دامنههای باختری کوههای زاگرس و حوضه آبریز اروندرود و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود است. بیش از نیمی از ایران کویری و نیمهکویری است. حدود یک سوم آن نیز کوهستانی است و بخش کوچکی نیز جلگهاي است (جنوب دریای خزر و خوزستان). در آخرين تقسيمبندي سياسي كشور، ايران به 31 استان، شامل آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، اصفهان، البرز، ايلام، بوشهر، چهارمحال و بختياري، خراسان جنوبي، خراسان شمالي، خراسان رضوي، خوزستان، تهران، زنجان، سمنان، سيستان و بلوچستان، قزوين، قم، كردستان، كرمان، كرمانشاه، كرمان، كهگيلويه و بويراحمد، گلستان، گيلان، لرستان، مازندران، مركزي، هرمزگان، همدان و يزد تقسيم شده است. استان كرمان با وسعتي نزديك 182000 كيلومتر مربع، بزرگترين و استان البرز با وسعتي كمتر از 6000 كيلومتر مربع، كوچكترين و جديدترين استان ميباشد.
استان گيلان با بيش از 1200 ميليمتر بارندگي ساليانه و بيش از 140 رودخانه بزرگ و كوچك، پرآبترين استان كشور، هم از نظر بارندگي و هم تعداد رودخانه، و استان يزد با حدود 50 ميليمتر بارندگي و بدون رودخانه دايمي، كم آبترين استان ميباشد. برخي از اين استانها كاملاً در يك حوضه آبريز، مثلاً، اردبيل، گيلان، گرگان و مازندران (خزر)، قم (نمك)، سمنان (كوير)، لرستان، ايلام، كرمانشاه، (دجله) و برخي ديگر در دو يا چند حوضه آبريز قرار گرفتهاند، مثلاً، آذربايجان شرقي (خزر و اروميه)، كردستان (خزر و دجله)، خراسان شمالي (خزر و كوير)، تهران (نمك و كوير)، البرز (خزر و نمك)، چهارمحال و بختياري (دجله و اصفهان) و خوزستان (دجله و بوشهر) در دو حوضه و آذربايجان غربي (خزر، اروميه و دجله)، يزد (لوت، كوير و كرمان)، همدان (خزر، نمك و دجله)، خراسان رضوي (بجستان، هريرود و كوير) در سه حوضه و خراسان جنوبي (كوير، لوت، بجستان و سيستان) در چهار حوضه و اصفهان (اصفهان، دجله، نمك، كرمان و كوير)، فارس (فارس، اصفهان، بوشهر، كرمان و هرمز) و كرمان (كرمان، لوت، جازموريان، هرمز و مكران) در پنج حوضه.
رودهای ايران از نظر زهكشي به ۱۲ حوضه عمده درياي خزر، خليج فارس و درياي عمان، درياچه اروميه، درياچه نمك (قم)، اصفهان (گاوخوني)، فارس (كر، نيريز، بختگان و مهارلو)، جازموريان، كوير مركزي (كوير)، كوير لوت (لوت)، كرمان (سياهكوه، درانجير و ابرقو)، هريرود و خاوري يا هامون تقسيم ميگردند. در مطالعات ماهیشناسی، علاوه بر آن، بر اساس الگوی پراکنش ماهیها، برخی از این حوضهها به بخشهای کوچکتر تقسیم شده و مجموعاً 17 حوضه شناسایی شده است. این حوضهها شامل درياي خزر، درياچه اروميه، دجله (کارون، کرخه و جراحي و تعدادي از سرشاخههاي رود دياله)، بوشهر، هرمز، مکران (دریای عمان)، مشکید (ماشكل)، سیستان (هامون)، بجستان، هريرود، درياچه نمك (قم)، کویر مركزي (كوير نمک، دشت كوير)، اصفهان (زايندهرود، گاوخوني)، فارس (كر، نيريز، بختگان و مهارلو)، كرمان (يزد-نايين)، كوير لوت و جازموريان، میباشد.
البته محدوده برخی از این زیرحوضهها نیاز به بازنگری دارد و در مجموع حوضههای ایران را میتوان به چهار بخش عمده تقسیم نمود: شمال و شمال غربی (خزر و ارومیه)، غربی و جنوبی (خلیج فارس و دریای عمان)، شرقی (مشكيد، سيستان، بجستان و هريرود) و مرکزی (كوير، نمك، اصفهان، لوت، كرمان، فارس و جازموريان). حوضههای شمال و شمال غربی و مرکزی درونریز و حوضههای غربی و جنوبی برونریز محسوب میگردند. حوضه خليج فارس و درياي عمان با وسعتي بيش از 437000 كيلومتر مربع، بزگترين و حوضه فارس با حدود 31000 كيلومتر مربع، كوچكترين حوضه آبريز ايران را تشكيل ميدهند. حوضه خزر، پرآبترين حوضه كشور نيز، با مساحتي حدود 173000 كيلومتر مربع، در جايگاه چهارم قرار ميگيرد. در ايران تعداد 250 تالاببا مساحتي در حدود 2/5 ميليون هكتار نيز وجود دارد كه 24 تاي آنها در كنوانسيون رامسر به ثبت رسيده و به عنوان تالابهاي مهم بينالمللي شناخته ميشوند. اگر چه از لحاظ مساحت مقدار ناچيزي از تالابهاي جهان در ايران واقع شده، ولي داراي ويژگيهاي منحصر به فردي هستند كه نظير آنها را در كمتر جايي از جهان ميتوان مشاهده كرد. در مجموع، رودخانهها و تالابهاي حوضه خزر با حدود 66 و دجله با 63 گونه، از بين 166 گونه ماهي گزارش شده، بيشترين تنوع و حوضههاي كوير، كرمان و بجستان، هريك با سه گونه، كمترين تنوع را در بين حوضهها دارا ميباشند.
ماهیها از ابتداییترین مهرهدارانی هستند که پا به عرضه وجود گذاشتند و امروزه با بيش از 30000 گونه، بزرگترین گروه مهرهدار، يعني اندكي بيش از نصف تعداد مهرهداران زنده را تشكيل ميدهند و در انواع زيستگاهها پراكنش دارند. ماهيها تاريخ تكاملي طولاني داشته و واسطه انتقال مهرهداران از آب به خشكي بودهاند. زرهپوستان Ostracodermi))، اولین مهرهداران ماهیمانند، در کامبرین، حدود 570 ميليون سال پیش، ظاهر شدند. در همين دوره، عجوزهماهيها (Myxinomorphi) و دهانگردماهيها (Petromyzontomorphi)، حدود 520 ميليون سال پيش، ظاهر شدند. ماهیهای غضروفی (Chondrichthyes)، در اردوويسين، حدود 470 میلیون سال پيش، پديدار شدند. اولين پرتوبالگان (Actinopterygii) در اواخر سيلورين، در حدود 420 ميليون سال پيش، و اولين ماهیهای غضروفی-استخوانی (Chondrostei) و استخوانی عالي (Teleostei) در همين دوره پا به عرصه وجود گذاشتند. بيشترين تنوع ماهيها در دونين صورت گرفت كه به همين خاطر اين دوره به ”عصر ماهيها“ معروف شده است. امروزه گرچه بازماندگاني از ماهيهاي غضروفي و غضروفي-استخواني همچنان ديده ميشود، اما تنوع آنها نسبت به ماهيهاي استخواني بسيار كم است و چه بسا برخي در معرض انقراض باشند. با اين حال برخي از اين ماهيها مثل تاسماهيان يا ماهيهاي خاوياري، از نظر اقتصادي براي كشورهايي چون ايران، حايز اهميت هستند.
بر اساس ردهبندي تبارشناختی يا فيلوژني، بيشتر پرتوبالگان به پستانداران نزديكتر هستند تا به كوسهماهيها. با وجود اين تركيب ناهمگون، پيوستگی تباری نشان ميدهند. بعضي اصطلاح ”ماهي“ را به ماهيان آروارهدار استخواني محدود ميكنند، بسياري كوسهماهيها، سپرماهيها و خويشاوندانشان را نيز بر اين ميافزايند. بعضي نيز جمجمهداران بيآرواره را نيز ميافزايند. بنابراين، اصطلاح ”ماهي“ از نظر فيلوژني، يك گروه پراتبار است. بعضي گروهها با توصيف گونههاي جديد در حال توسعهاند و بعضي ديگر بخاطر همنامی گونهها يا انقراض در حال كاهش هستند. با وجود اين، تعداد گونههای ماهيان در حال افزايش است. گرچه تنوع ماهيهاي سنگوارهاي شناخته شده كمتر از ماهيهاي زنده است، ولي با اين حال، از غناي خوبي برخوردار است. از حدود 515 خانواده ماهيهاي امروزي، كپورماهيان(Cyprinidae) ، گاوماهيان (Gobiidae)، گردکماهيان(Cichlidae) و لوچماهيان(Nemacheilidae) كه اغلب ماهيهاي آب شيرين هستند، بزرگترين خانوادهها را تشكيل ميدهند و جالب اين كه حدود 43% تمام ماهيها، ماهيهاي آب شيرين هستند. شكلگيري فون ماهيهاي آبهاي داخلي ايران با تشكيل و بسته شدن درياي تتيس در مرز اليگوسن-ميوسن، حدود 20-30 ميليون سال پيش، و پس از آن حركات كوهزايي و جدا شدن بخش مركزي از بخشهاي ديگر و خشك شدن بقاياي درياي تتيس، ارتباط تنگاتنگي دارد و بسياري از گونههاي بومي انحصاري ايران از اين طريق به وجود آمدهاند.
در این كتاب ردهبندی راستهها و خانوادهها بر اساس کتاب Nelson (2006) و ردهبندی و نامگذاری علمی گونهها، در درجه اول بر اساس پایگاه اینترنتی Froese & Pauly (2013) و در درجه دوم، بر اساس Coad (2013) صورت گرفته است. نامهای فارسی و انگلیسی از منابع چاپی و پایگاههای اینترنتی و نامهای محلی از منابع و با پرس و جو از صیادان محلی مشخص شده است. از آنجایی که گونه مبنای کاری پذیرفته شده توسط کمیسیون بین المللی نامگذاری جانوران است، مبنای مطالعات، گونه قرار داده شده است. برخي از زيرگونههاي قبلي اخيراً به سطح گونه ارتقا پيدا كرده كه اين موارد در اين كتاب رعايت شده است. با این حال، برخی ديگر از زیرگونههای گزارش شده از ایران نيز ممکن است در آینده به سطح گونه ارتقا یابند. يكي از گونههايي كه اخيراً دچار تغييرات فاحشي شده، گونه خياطه ماهي (Alburnoides bipunctatus) است. اين گونه به چندين گونه تقسيم شده است كه حداقل شش گونه آن در ايران وجود دارد. گونه A. eichwaldi در حوضه خزر، گونه A. petrubanarescui در حوضه اروميه، گونه A. namaki در حوضه نمك، گونه A. qanati در حوضه فارس و گونههاي A. idignensis و A. nicoulasi در حوضه دجله. البته با توجه به كليد شناسايي ارايه شده براي اين گونهها، هنوز شناسايي دقيق اين گونهها ساده نبوده و نيازمند بررسيهاي گستردهتري است. در اين مرحله، نقشه پراكنش گونهها موقتاً تا روشن شدن موضوع، بر اساس حوضه آنها ترتيب يافته است. چند گونه جديد از كپورماهيان (Cyprinidae)، رفتگرماهيان (Cobitidae)، لوچماهيان (Nemacheilidae) و همچنين كپوردندانماهيان (Cyprinodontidae)، نيز اخيراًگزارش شده است كه براي روزآمد و كامل بودن كتاب، ولو با اطلاعات مختصر آورده شدهاند. گونههاي جنس سسماهي (Barbus)، به معناي عام، و لوچماهيان(Nemacheilidae) از آرايههايي هستند كه در دو سه سال گذشته مرتب تغيير جنس داده و هنوز به ثبات مشخصي نرسيدهاند، به همين خاطر احتمال تغيير آنها در آينده نيز زياد است. بعضاً نيز زيرخانواده(Nemacheilinae) را به سطح خانواده ارتقا داده و از لوچماهيان با نام خانوادگي(Nemacheilidae) نام مي برند. رده بندي خانوادههاي هر راسته طبق فهرست مطالب و ترتيب آورده شدن خانوادهها در متن كتاب ميباشد. براي آساني رجوع به جنسها و گونهها در هر خانواده، اين آرايهها به ترتيب الفبايي آورده شدهاند. بنابر پيشنهاد كيواني (1387)، جهت رعايت يكنواختي و آساني فهم و ارجاع به نامهاي علمي صنوف بالاتر از جنس در فارسي، از پسوند ”ماهيشكلان“ براي راستهها و از پسوند ”ماهيان“ براي خانوادهها، استفاده شده و در سراسر كتاب اين قاعده رعايت شده است. ردهبندي راستههاي اشاره شده در اين كتاب را ميتوان بر اساس ردهبندي سال 2006 نلسون (كيواني، 1387)، به صورت زير خلاصه كرد:
راسته دهانگردماهيشكلان
زيررده تيغهآبششان
- راسته درنده کوسه ماهی شکلان
§ زيررده ماهيهاي غضروفي-استخواني
¨ راسته تاسماهيشكلان
§ زيررده نوبالگان
¨ بخش ماهيهاي استخواني عالي
§ زيربخش گوشاستخوانيها-شگماهيها
§ ابرراسته شگماهيشكلها
¨ راسته شگماهيشكلان
§ ابرراسته گوشاستخوانيها
¨ راسته شنماهيشكلان
¨ راسته كپورماهيشكلان
¨ راسته گربهماهيشكلان
§ زيربخش ماهيهاي استخواني واقعي
§ ابرراسته پيشخاربالگان
¨ راسته آزادماهيشكلان
¨ راسته اردكماهيشكلان
§ ابرراسته خاربالگان
سري كفالماهيشكلها
¨ راسته كفالماهيشكلان
سري آذينماهيشكلها
¨ راسته آذينماهيشكلان
¨ راسته كپوردندانماهيشكلان
سري سوفماهي شكلها
¨ راسته خارماهيشكلان
¨ راسته مردابمارماهيشكلان
¨ راسته سوفماهيشكلان
داراي يك باله پشتي، دهان فوقاني، باله دمي گرد، دوريختي جنسي، لكه حاملگي در مادهها و گنوپوديوم در نرها
داراي يك باله پشتي، دهان فوقاني، باله دمي گرد، دوريختي جنسي، ولي فاقد لكه حاملگي در مادهها و گنوپوديوم در نرها
داراي 11-2 خار در جلو باله پشتي، داراي سپرچه به جاي فلس و يك خار قوي در باله شكمي
بدن استوانهاي، باريك و محصور در سپرچههاي حلقوي، دهان كوچك و پوزه لولهاي
بدن كشيده و ماريشكل، داراي باله پشتي و مخرجي ممتد با 35-30 خار در جلو باله پشتي
داراي دو باله پشتي جدا از هم، اولي خاري، دندان آروارهاي و فلس شانهاي
داراي باله پشتي پيوسته و خاردار، خط جانبي شكسته و فاقد غشاي مياني سوراخ بيني
داراي دو باله پشتي و بالههاي شكمي متصل به هم و به صورت ديسك مكنده
داراي بالچه چربي متوسط و چهار جفت سبيلك نسبتاً كوتاه
فاقد بالچه چربي و داراي سه جفت سبيلك و باله پشتي بسيار كوچك
فاقد بالچه چربي و داراي چهار جفت سبيلك
داراي بالچه چربي بزرگ و چهار جفت سبيلك طويل
داراي بالچه چربي كوچك و فاقد سبيلك
فاقد بالچه چربي و داراي بدن و پوزه كشيده
داراي دو باله پشتي، خط جانبي نامشخص و داراي فلس بر روي سر
داراي دو باله پشتي، خط جانبي نامشخص، ولي فاقد فلس بر روي سر
بدن ماريشكل، فاقد فك واقعي و اندام تنفس خارجي به صورت 7 جفت سوراخ آبششي
بدن دوكيشكل، باله دمي هتروسرك، دهان شكمي، اندام تنفس خارجي به صورت 5 جفت شكاف آبششي
باله دمي هتروسرك، بدن پوشيده از 5 رديف سپرچه، اندام تنفس به صورت 1 جفت شكاف آبششي سرپوشدار
باله دمي هموسرك، بدن پوشيده از فلس، داراي كيل شكمي فلسدار و خط جانبي نامشخص
بدن فشرده و پوشيده از فلس، فاقد كيل، خط جانبي مشخص، باله دمي كاملاً چنگالي و دهان كوچك
داراي يك باله پشتي، فاقد دندان فكي ولي داراي 1-3 رديف دندان حلقي
بدن كشيده و باريك، داراي يك باله پشتي، 1 رديف دندان حلقي، سر فشرده از طرفين و يك خار زيرچشمي
بدن كشيده و باريك، داراي يك باله پشتي، 1 رديف دندان حلقي، سرفشرده از پشت و فاقد خار زيرچشمي
باله پشتی و مخرجی ممتد و بدون خار و سوراخ قدامي بيني لولهايشكل
از چاپ كتاب بينظير ماهيان آبهاي داخلي ايران بيش از يك دهه ميگذرد، اما هنوز گرد كهنگي بر چهره اين اثر ننشسته است و اين كتاب همچنان راهنماي بسياري از محققان، دانشجويان و علاقمندان به ماهيان آبهاي داخلي ايران است. با اين حال، كمبود منابع موثق در خصوص ماهيهاي ايران شامل اطلاعات جديدي از وضعيت پراكنش و فراواني آنها و زيستگاهشان، همراه با تصاوير زيبا كه بتواند علاوه بر رفع نياز متخصصان، حس زيبايي دوستي طبيعتدوستان را اغنا كند، احساس ميشد. از طرف ديگر، تهيه منبع علمي موثقي از ماهيهاي آبهاي داخلي ايران كه بتواند به نحو شايستهاي تنوع گونهاي آنها را به متخصصين ساير كشورها بنماياند، ضروري به نظر ميرسيد. بر اين اساس، سازمان حفاظت محيطزيست ايران تهيه چنين مجموعهاي را با همكاري دانشكده منابع طبيعي دانشگاه صنعتي اصفهان، در دستور كار خود قرار داد.
تهيه و تدوين چنين كتابي، با توجه به كمبود اطلاعات دردسترس از وضعيت ماهيان ايران (محدوده پراكنش، فراواني و ويژگيهاي بومشناختي آنها)، با دشواريهاي زيادي روبهرو بوده است. همچنين، عدم آگاهي از الگوي جابجايي بسياري از ماهيهاي مهاجر، موجب دشواري اظهار نظر در مورد آنها شده است. اگرچه مؤلفان با برخورداري از همكاريهاي بيدريغ بسياري از متخصصان و محققان ايراني و خارجي تلاش نمودند تا بهترين و كاملترين مجموعه ممكن را گرد آورند، اما با توجه به مشكلات موجود، يقيناً اين مجموعه با نواقص فراواني همراه است. لذا، مؤلفان ضمن پوزش از نواقص و كمبودهاي موجود، خاضعانه دست همكاري تمامي متخصصان، محققان، دانشپژوهان و طبيعت دوستان ايران و ساير كشورها را به گرمي فشرده و ارج مينهند. گستردگي كشور ايران و تنوع زيستگاهها و محيطهاي آبي و كمبود ماهيشناسان متخصص و مجرب، سبب ميشود تا تهيه اطلاعات جامع و به روز از وضعيت ماهيها، بدون همكاري يكپارچه همه اقشار با سازمان حفاظت محيط زيست، امكانپذير نباشد. اميد است اين مجموعه انگيزه لازم براي مطالعات جامع و همهگير در باره ماهيان آبهاي كشور را در بين متخصصان و طبيعت دوستان ايران برانگيزد.
دکتر یزدان کیوانی (دانشگاه صنعتی اصفهان)
دکتر منوچهر نصری (دانشگاه لرستان)
دکتر کیوان عباسی رنجبر (پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی)
دکتر اصغر عبدلی (دانشگاه شهید بهشتی)